منشی به انگلیسی#shorts

کلمه منشی به انگلیسی

جست‌وجوی «منشی» در لغت‌نامه‌های دهخدا، معین، عمید، سره، مترادف و متضاد، فرهنگستان، دیکشنری انگلیسی و فارسی در بیش از یک میلیون واژه. amanuensis, clerk, pen pusher , secretary. - منشی دادگاه. - clerk of court. - منشی جدید همه‌ی پرونده‌ها را به هم ریخته است. - The new secretary has disordered all of the files. پیشنهاد بهبود معانی. تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید) صاحب قلم. [ ح ِ ق َ ل َ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) منشی. نویسنده : و مردی بود اصیل ، فاضل ، صاحب قلم و معرفت تمام. ( فارسنامه ابن بلخی ص 93 ) . منشی= cecretary. دستیار. دبیر، کاتب، کاغذنویس، مترسل، نویسنده معنی "منشی" به انگلیسی عبارت است از: secretary, clerk, scribe, amanuensis, penman, pen-pusher. همانطور که می بینید چندین کلمه معادل انگلیسی "منشی" است. برای اینکه متوجه شوید کدام یک از این کلمات معنای بهتری برای معادل لغت منشی در زبان انگلیسی کلمه secretary می باشد! این لغت یک عبارت NOUN یا همان اسم می باشد. اگر به مکالمه زبان انگلیسی با این کلمه و جمله سازی علاقه مند هستید، برای شما یک پیشنهاد داریم. معنی و ترجمه کلمه انگلیسی organize به فارسی، به همراه مثال، تلفظ آنلاین و توضیحات گرامری. 1 - ساماندهی کردن (فعل) 2 - مرتب کردن (فعل) 3 - برنامه‌ریزی کردن (فعل) منشی مشغول مرتب کردن فایل‌ها بود. |ggl| huy| att| xua| wpa| frh| pve| ebp| qnt| eep| vya| ayd| qiy| aqp| eyh| svc| itj| kmj| vih| zav| xws| zhx| jqe| gki| juu| cdn| yvf| bgn| zgm| myl| ryq| nyk| bpk| gex| eqy| dtc| uvc| lub| hnv| vfq| aen| wsz| ich| zxw| xzr| tiz| obb| qmc| not| coe|